گندم . قسمت چهارم

ساخت وبلاگ
هرمز را در یک کلمه میشود جزیره ای بکر و دست نخورده نامید. ترکیب سواحل نقره ای و کوه های سفید و زرد و خاک ارغوانی جزیره را اگر در کنار آبهای شفاف و زلال خلیج فارس بگذارید سمفونی بی نظیری از رنگ را خواه گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 65 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 6:56

چیزی به حرکت آخرین شناوری که جزیره را به مقصد قشم ترک میکرد؛ نمانده بود. اگر راهی برای برگشت پیدا میکردم میتوانستم بعد از ظهر که مسافرها برمیگردند و جزیره سوت و کور میشود با قیمتی مناسب وسیله ای جور ک گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 6:56

هر چه رشته بودم پنبه شده بود و باز ترمینال همان حال و هوای اول صبح را داشت. مسافران مدام از اسکله خارج می شدند و راننده های سه چرخه ها و ون ها منتطر بودند تا گوش گردشگران را ببرند. دورتا دور جزیره کمت گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 67 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 6:56

فرصتی برای ایستادن نبود و ناهارمان را با عجله و سوار بر ون خوردیم. هرمز کوچک است و همین که راننده راه بیفتد از محدوده شهر خارج شده اید و تور دور جزیره آغاز می شود. فقط استقبال شن های نقره ای جزیره است گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 92 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 6:56

آنتن نداشتم و این می توانست آغاز فاجعه ای جدید باشد.با میثم پاروکش قرار گذاشته بودم قبل از غروب خود را به اسکله برسانم و حالا که امکان تماس و هماهنگی نبود ترس از گیر افتادن در جزیره ای متروک به جانم ا گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 85 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 6:56

فرصتی نمانده بود و جنگل حرا آخرین ایستگاهی بود که می شد قبل از ترک جزیره در آن توقف کرد. می گویند دانه درخت حرا را مردی ایرانی از هندوستان به سواحل خلیج فارس آورده و این نام را ابوعلی سینا بر این درخت گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 6:56

گوشی را جواب دادم. خطوط آنتن مدام کم و زیاد میشد. میثم بود و بریده بریده گفت که به محض خالی شدن بار برمی گردد و نمی تواند زیاد منتظر بماند. قول دادم که زود خودمان را می رسانیم و بچه ها را صدا زدم. ترس گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 6:56

ساحل، سوت و کور است و خبری از میثم نیست. کرایه ون را حساب کردم و راننده خداحافظی کرد و رفت. با اینکه آدم منصفی به نظر می آمد باز هم برای یک دور دو ساعته حسابی تلکه مان کرد. اولین بار نیست که نقره داغ گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 6:56

به تعداد برابر در دو سمت قایق نشسته ایم و "پاروکش" گاز می دهد و قایق خیز برمی دارد و آب دریا را کنار می زند و از ساحل دور میشود. هر چه از ساحل دورتر میشویم، تاریکی جان بیشتری می گیرد و دریا بزرگ و بزر گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 70 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 6:56

قشم بال در آورده و پر کشیده و از خلیج فارس رفته بود. صبح که می آمدیم مسیر قشم تا هرمز چندان طولانی نبود و فقط نیم ساعت طول کشیده بود و حالا که برمی گشتیم ،دریا قشم را با خود برده بود و گویی قرار نبود گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 72 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 6:56